چرا بهایابی مستمر کار، ضروری است؟ (بخش دوم)، یکی دیگر از دلایلی که بهایابی مستمر کار را ضروری و دارای اهمیت قرار می دهد، فرصت های رشد شرکت است. اما به چه صورت؟ ما در این مطلب یه بررسی این موضوع پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
چرا بهایابی مستمر کار، ضروری است؟
فرصتهای رشد شرکت
با تجزیهوتحلیل حاشیه سود ناخالص خدمات و بررسی اینکه قیمت نیاز به تعدیل دارد یا خیر، میتوانید از این دادهها بهعنوان راهی برای گسترش یا تثبیت کسبوکار خود استفاده کنید.
اگر متوجه شدید که زمان لازم برای ارائه یک خدمت بیش از توان کارکنان فعلی شماست، میتوانید از آن بهعنوان یک فرصت برای اضافه کردن اعضای بیشتری به گروه خدماتی خود استفاده کنید. استخدام کارمندان بیشتر میتواند حجم کار کارکنان موجود را کاهش دهد و مشتریان جدیدی را به کسبوکارتان وارد کند.
دادهها همچنین میتوانند نشان دهند که کدامیک از کارمندانتان عملکرد قوی و یا ضعیفی دارند. آیا شما از حقوقی که ماهانه به آنها پرداخت میکنید، بازده درآمدی مناسبی دریافت میکنید؟ اگر نه، ممکن است زمان تجدیدنظر در ساختار و یا اخراج یک کارمند رسیده باشد!
تنها در شرایطی بهایابی کار مؤثر است، که همه عوامل در کنار هم برای رسیدن به هدف قرار گیرند و چیزی از قلم نیافتد.
درحالیکه بسیاری از شرکتهای تجاری با رعایت «استانداردها» در سیستم مدیریت پروژه خود برای ارزیابی سودآوری استفاده میکنند، بهترین شرکتها از نرم افزار حسابداری جهت ردیابی تمام هزینههای کاری از شروع تا پایان ارائه خدمات استفاده میکنند تا بازدهی حقیقی آن را در سود ناخالص متوجه شوند.
بهایابی کار فراتر از ردیابی زمان صرف شده و حقوق دریافت شده (بیمه درمانی، زمان سفر و حتی هزینههای مربوط به استخدام و آموزش) افراد شما است.
پس از استقرار یک سیستم حسابداری، شما میتوانید تخصیص هزینههای کار را تسریع بخشید و همچنین سودآوری را با مشتری، شغل، خدمات، خط تولید یا هر چیز دیگر که در ساختار سازمانی وجود دارد، پیگیری کنید. این کار به شما این اجازه را میدهد که بر هزینههایی که در کسبوکار انجام میشود، نظارت و مدیریت صحیحی داشته باشند.
شما با گزارشهای بهایابی کار موردنظر خود، میتوانید تصمیمهای مبتنی بر داده اتخاذ کنید و به بزرگترین سؤالات کسبوکار خود پاسخ دهید.
- آیا کار ما در راستای بودجهبندی پیش میرود؟
- مشتریان سودآور چه کسانی هستند؟
- آیا ما ناکارآمدی عملیاتی داریم؟
- قیمت دادهشده به کدام مشتریان را بازنگری کنیم؟ یا کدام مشتریان را رها کنیم؟
- چه افراد، کارمندان، تیمها و بخشهایی بهرهوری بیشتری دارند؟
- زمان مناسب برای استخدام کارمندان بیشتر چه موقع است؟
- آیا ما از هدف کسبوکار دور شدهایم؟